طبقِ تجاربِ کوچکی چنین به‌نظرم می‌رسد که هر فردی در گسترش واژگان فارسی، نقش زیادی دارد. نزدیک‌ترین تجربه، همین امروز بود. اولین جلسۀ کلاس آنلاین‌مان با یک مشکل فنی شروع شد. نیاز داشتم به دبیر بگویم که مشکل از بچه‌ها نیست، اینجا host که شما باشید مشکلی دارد. به‌جایِ  host، گفتم میزبان».

هر چندباری هم که نیاز بود از این کلمه استفاده کنم، علی‌رغم اینکه گاهی خودِ دبیر از هاست» استفاده می‌کرد، می‌گفتم میزبان». بالاخره بعد از این کلاسی که اتفاقاً امروز خیلی هم وقتمان پایِ دنگ‌وفنگ‌های اینترنتی‌اش تلف شد، احساس کردم که واژۀ میزبان بودن در نرم‌افزارِ zoom، حالا راحت‌تر در دهانِ بقیه می‌چرخد.

مشابه این اتفاق بارها برایم افتاده است. حتی از آن طرفِ بوم! کسی در جمعِ کوچکی واژۀ غیرفارسی‌ای را به‌کار می‌برد که جایگزین فارسی برایش پیدا کردن، آنقدرها سخت نیست. اما همین استفادۀ نابه‌جا باعث می‌شود که چند نفر اطراف او هم ناخودآگاه خودشان را با او هماهنگ کنند. شاید بشود اسمش را گذاشت یک جور سرایتِ واژگانی. مثلِ ویروسِ کرونا که به‌راحتی از فردی به فرد دیگر منتقل می‌شود.

همین ویروسِ کرونا ماجرای مشابهی دارد. در انگلیسی می‌گویند coronavirus چون ترکیب اضافی‌شان را اینجوری می‌نویسند. درد از آن‌جایی شروع می‌شود که گاهی خبرگزاری‌های فارسی (تسنیم و خبرنگاران جوان را دیده بودم و مشابه)، این عبارت را با زبانِ فارسی مطابقت نمی‌دهند و نمی‌گویند ویروسِ کرونا». نمی‌دانم سوادش را ندارند یا دقت لازم. هرکدام را که نداشته باشند بالأخره یک‌جای کارشان می‌لنگد! آن‌وقت آن آدمی که خیلی به فارسی‌گویی‌اش توجهی نمی‌کند هم دلیلی نمی‌بیند که نگوید کروناویروس».

بنظرم بعضی وقت‌ها خیلی راحت می‌شود از زبانِ فارسی مراقبت کرد. نیازی به صددرصد سره‌نویسی نیست. خیلی خیلی راحت‌تر از این حرف‌ها. شاید با سی ثانیه بیشتر فکر کردن.

 


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها